دلالت‌های ضمنی در جای خالی سلوچ و کلیدر دولت‌آبادی

Authors: not saved
Abstract:

در کلیدر و جای خالی سلوچ، بخش عمده‌ای از واقعیت‌های داستانی ـ شخصیت‌ها، کنش‌ها، اشیاء و صحنه‌ها ـ علاوه بر دلالت مستقیم بر واقعیت‌های عیان و عینی، مفهومی فراتر از خود را نیز در درون خود نهفته دارند که در کل به آن‌ها دلالت ضمنی گفته می‌شود. این مفاهیم عبارت‌اند از: دلالت‌های استعاری، تمثیلی، نمادین، کنایی و مجازی. تمثیل در این‌جا، به خاطر تعلق این دو رمان به ادبیات رئالیستی، به طور کلی ـ جز در دو سه جا ـ چندان جایگاهی ندارد. استعاره نیز در معنای خاص و تخصصی آن در حوزة ادبیات منظوم قرار می‌گیرد و مفهوم عام آن نیز آن چنان کلی است که مصادیق و زیرمجموعه‌های آن را باید در اسنادهای مجازی دیگر چون نماد و کنایه و مجاز مرسل جستجو کرد. در این دو رمان، واقعیت‌های کنایی و نمادین در عین دلالت بر حقیقت وجودی خود، به دلیل قرار گرفتن در موقعیت‌های خاصی از متن ماجرا بر حقیقتی فراتر از سطح ظاهری خود نیز راه می‌برند و توان وارد شدن به قلمرو دلالت‌های مجازی را دارند. بیش‌ترین گونة دلالت‌های مجازی در این دو رمان از نوع نماد و کنایه است که در این‌جا نمونه‌های بسیاری از آن‌ها به بررسی گذاشته شده است.

Upgrade to premium to download articles

Sign up to access the full text

Already have an account?login

similar resources

دلالت های ضمنی در جای خالی سلوچ و کلیدر دولت آبادی

در کلیدر و جای خالی سلوچ، بخش عمده ای از واقعیت های داستانی ـ شخصیت ها، کنش ها، اشیاء و صحنه ها ـ علاوه بر دلالت مستقیم بر واقعیت های عیان و عینی، مفهومی فراتر از خود را نیز در درون خود نهفته دارند که در کل به آن ها دلالت ضمنی گفته می شود. این مفاهیم عبارت اند از: دلالت های استعاری، تمثیلی، نمادین، کنایی و مجازی. تمثیل در این جا، به خاطر تعلق این دو رمان به ادبیات رئالیستی، به طور کلی ـ جز در د...

full text

واقعیّت‌های عینی و حقیقت‌های ذهنی در کلیدر، جای خالی سلوچ و روزگار سپری شده

چکیده: با آنکه محمود دولت­آبادی در دورة دوّم از داستان­نویسی خود گرایش به رمانتیسم و در دورة سوّم گرایش به سمبولیسم دارد، در مجموع، عنصر غالب هنری در گزینش واقعیّت‌های داستانی در همة کارنامة ادبی او، منطبق بر مکتب رئالیسم است. واقعیّت‌های داستانی در سبک دولت­آبادی، همواره با الهام‌گیری از واقعیّت‌های مستند اجتماعی و یا تجربیّات زیستی و فردی آغاز می‌شود و در طرح کلّی روایت نیز همیشه زمینة اصلی ماجرا، ...

full text

جای خالی سلوچ و فلسفه بوم شناختی

آرنی نیس Arne Naess، فیلسوف نروژی، فلسفه بوم­شناختی یا Ecosophy را در سال 1970 به جهان معرفی نمود. این نگاه فلسفی، پایه جنبشی سیاسی قرار گرفت که جنبش بوم­شناختیِ ژرف، The Deep Ecology Movement، نامیده شد. تکیه بر کلمه­ی «ژرف» نشان­دهنده تاکید جنبش بر ایجاد تغییرات اساسی بر دیدگاه و عملکرد انسان­ها، و قابل بازبینی و تغییر بودن مداوم این دیدگاه و عملکرد می­باشدChalquist on) (line . هدف غاییِ جنبش ب...

full text

نقد فمنیستی بوم‌گرای رمان جای خالی سلوچ

نگرش فمنیستی بوم­گرا می­کوشد طرح ساختارمندی از رابطۀ دیالکتیکی زن و طبیعت، به دست دهد. این نگرش هنوز در سرزمین ما چندان شناخته شده نیست، اما زمینه­های پیدایش چنین مطالعاتی در آثار ادبی ما مشهود است. رمان جای خالی سلوچ، نوشتۀ محمود دولت­آبادی، چون غالب آثار او، پیوندی عمیق میان انسان و طبیعت را به تصویر می­کشد. بیشتر منتقدان و پژوهشگران به زمینه­های اجتماعی و سیاسی این رمان پرداخته­اند؛ اما اگر ...

full text

واقعیّت های عینی و حقیقت های ذهنی در کلیدر، جای خالی سلوچ و روزگار سپری شده

چکیده: با آنکه محمود دولت­آبادی در دوره دوّم از داستان­نویسی خود گرایش به رمانتیسم و در دوره سوّم گرایش به سمبولیسم دارد، در مجموع، عنصر غالب هنری در گزینش واقعیّت های داستانی در همه کارنامه ادبی او، منطبق بر مکتب رئالیسم است. واقعیّت های داستانی در سبک دولت­آبادی، همواره با الهام گیری از واقعیّت های مستند اجتماعی و یا تجربیّات زیستی و فردی آغاز می شود و در طرح کلّی روایت نیز همیشه زمینه اصلی ماجرا، ب...

full text

« جای خالی سلوچ » نقد جامعه شناختی رمان

چکیدهنقدجامعه شناختی ١ آثار ادبی، روشی است که به تحقیق و بررسی درباره طبقات مختلف جامعه و طرز رفتارها ودر این شیوه نقد،اثر ادبی ازاین دیدگاه » . کنشهای متفاوت و متشابه ساختارهای اجتماعی در دوره معینی از تاریخ می پردازدکه اجتماع و هنرمند و اثر او با یکدیگر رابطه ای زنده و جدایی ناپذیر دارند، مورد بحث و ارزیابی قرار می گیرد. بنابراینمنتقد به دقت از زمان و مکانی که نویسنده در آن زیسته و اثر ادبی د...

full text

My Resources

Save resource for easier access later

Save to my library Already added to my library

{@ msg_add @}


Journal title

volume 51  issue 207

pages  75- 101

publication date 2009-01-20

By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023